تجربه نشان داده است که موفقیت یا شکست سازمانها بهطور مستقیم به کیفیت و اثربخشی کارکنان آنها بستگی دارد. سازمانهای موفق امروزی به این نتیجه رسیدهاند که برای رقابت در بازارهای جهانی، باید مدیریت منابع انسانی در سطح جهانی داشته باشند. درک و شناخت کامل از وضعیت موجود سازمان و عارضه یابی سازمانی کمک بهسزایی در کاهش هزینههای آنها مینماید و شناسایی عارضههای سازمانی و علل بروز این عارضهها نخستین گام در تحلیل سازمان به شمار میرود. هدف از عارضهیابی، تشخیص مشکلات موجود در سازمان و ارائه راهکارهای مناسب و عملی برای رفع آنها میباشد.
سازمان بهرهوری آسیایی، بر مبنای مطالعات و تحقیقات خود، عوارض و عوامل متعدد بازدارنده ارتقای بهرهوری در سطح آسیا را مورد شناسایی قرار داده و مدیریت بهرهوری، بر اساس مطالعات، تحقیقات و تجربه خود و با توجه به شرایط موجود در ایران، برخی عوامل را اضافه کرده است که در مجموع به شرح ذیل میباشد:
حال با توجه به موارد مذکور، ادامه این وضعیت با نزول جایگاه کشورها در اقتصاد جهانی و همچنین کاهش سطح کیفیت زندگی و افزایش بیکاری همراه خواهد بود. لذا تجزیه و تحلیل عوامل موثر در شکلگیری این چالشها و چگونگی برطرف کردن آنها، بدون هماندیشی و مشارکت موثر تمامی دستاندرکاران میسر نخواهد بود. برای این امر، لازم است تا شناختی از انتظارات و عملکرد سازمان بهدست آمده و فاصله این دو مشخص گردد، وجود این فاصله نشان دهنده وجود عارضهها در سازمان است که لازم است آنان را شناسایی نمود. برای درک و شناخت از وجود فاصله بین انتظارات و عملکرد سازمان لازم است در سازمان عارضه یابی صورت گیرد. در فرایند عارضه یابی و بنا بر منطق تجزیه و تحلیل شکاف، سه فاز اساسی همواره میبایست بهصورت پیدرپی به مورد اجرا درآیند:
فاز شناخت، ارزیابی، تحلیل و تبیین وضعیت موجود در سازمان
فاز طراحی و تبیین وضعیت مطلوب (مورد انتظار) در بازه زمانی مشخص
فاز برنامهریزی و اقدام برای حرکت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب
در نمای کلی میتوان متدولوژی عارضه یابی را بهصورت شکل نمایش داد.
شمای ارتباط بین نشانه ها، عارضهها، علل ریشهای و راهکارهای اصلاحی
حوزههای تشکیل دهنده نتایج نشان دهنده عملکرد کل سازمان است. خروجی و ثمره سازمان در بکارگیری منابع و توانمندسازها بهصورت مشخصهها و نشانههایی در قالب حوزه نتایج قابل مشاهده است.
حوزههای تشکیل دهنده نتایج نشان دهنده عملکرد کل سازمان است. خروجی و ثمره سازمان در بکارگیری منابع و توانمندسازها بهصورت مشخصهها و نشانههایی در قالب حوزه نتایج قابل مشاهده است.
انجام درست کارها، کارایی نامیده میشود. تعریف دیگر کارایی این است که چقدر میتوان از منابع به نحوه مطلوب استفاده نمود و از فرمول زیر محاسبه میشود.
یکی از مهمترین شاخصها در سازمان میباشد که بیان میکند چه میزان از منابع مصرف شده، خروجیها و محصولات حاصل شده را بهوجود آوردهاند. بهعبارت دیگر، بهرهوری مجموع کارایی و اثربخشی میباشد. عمدتاً بهرهوری به دو نوع بهرهوری کلی و بهرهوری جزئی (خاص هر مورد) تقسیم میشود. بهرهوری را بهطرق متعددی محاسبه میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
اصلیترین هدف و منظور هر سازمان، سودآوری است که عمدتاً نشاندهنده نیل و حرکت سازمان در جهت تسهیل و رسیدن به سود پیشبینی شده است. شاخصهای متعددی برای تعیین آن وجود دارد که از جمله آنها میتوان به درصد میزان تحقق سود اشاره نمود.
منظور از واژه کیفیت، در نظر گرفتن مشخصههای کیفی و اعمال آن بر روی مواد (شامل مواد اولیه مصرفی، محصول نیمهساخته و محصول نهایی)، فرایندهای تولیدی و غیره بهمنظور حصول اطمینان از برآورده شدن ویژگیها، انتظارات و خواستههای مورد نظر مشتری حتی در مقولههای تحویل به موقع، خدمات پس از فروش و قیمت مناسب میباشد. برای تحقق این امر لازم است تا از تکنیکها و روشهایی در این جهت استفاده گردد.
در این مرحله، هدف بررسی حوزههای نهگانه نتایج در راستای پی بردن به نشانههای سازمان میباشد. نشانهها دارای خصوصیات زیر میباشند:
این نشانهها، به منزله یک چراغ راهنما برای نشان دادن نقاط شروع و هدفدار در افق پیش روی حرکتی در درخت عارضه یابی میباشد و منشاء حرکتهای بعدی جهت شناسایی عوارض و سپس علل مرتبط با آن هستند. نحوه استخراج نشانهها بدین گونه است که سوالات چکلیستهای طراحی شده در حوزههای نتایج با بحث و بررسی با کمیتههای کارشناسی تکمیل گردیده و از روی آنها و عموماً با تکیه بر ارقام و آمار (در صورت وجود)، نشانهها استخراج میگردد.
امروزه هیچ سازمانی نمیتواند بدون در نظر گرفتن تاثیرات و تغییرات شرایط محیطی، به ادامه حیات رقابتی خود بیندیشد. افزایش رقابتهای جهانی و کم شدن فاصله بین تولیدکنندگان باعث شدهاند تا هر لحظه سازمان درصدد مطالعه و شناسایی محیط و رقبا و رصد کردن محیط برای شناسایی فرصتها و تهدیدات باشند.
همانطور که اشاره شد نشانههای سازمان، بهعنوان یکسری شواهد خام هستند که بهوجود یا عدم وجود مسئلهای در سازمان دلالت دارند. بهطور کلی استخراج و تعیین عوارض از روی نشانهها نیاز به تخصص و تجربه خاص داشته و از بررسی حوزههای زیر بهدست میآید:
قطعاً چاره رفع مشکل و عیب، یافتن منشاء و علت ایجاد آن است بعد از استخراج عوارض، لازم است تا علل بوجود آورنده آن در لایههای مختلف در حوزه توانمندسازها تحلیل شده و ارتباطات آنها در یک شکل منطقی نمایش داده شود این کار تا بدست آمدن علل ریشه یابی ادامه مییابد عمده ابزار مورد استفاده نمودارهای علت و معلول و شبکه ارتباطات باشد در این مرحله با بررسی توانمندسازها، میتواند عوارض دیگر و یا فرصتهای بهبود در حوزههای مختلف حاصل گردد.
این مرحله به منزله ارائه درمان، روش و مکانیزمی است که در چارچوب علل مربوطه و عوارض مبتلا به آن بهعنوان راهکار اصلاحی رفع علت ریشهای تجویز شود. راهکار میتواند از نوع فیزیکی و سختافزاری و یا اطلاعاتی و نرمافزاری باشد. ضمناً میتواند بسیار ساده و محدود بوده و یا میتواند بهعنوان مجموعهای از عملیات و فعالیتها در قالب پروژه ای وسیع سطح مختلفی از سازمان را در بر گیرد.
شماتیک ارتباطات بین نشانهها در حوزه نتایج، عوارض و علل ریشهای در حوزه منابع و توانمندسازها و راهکارهای اصلاحی و فرصتهای بهبود در شکل زیر ارائه شده است.
اولویتبندی عارضهها با این هدف صورت میگیرد که توان سازمان بیشتر در حوزههای مهم و با اهمیتتر متمرکز شده و از پراکندگی صرف منابع بر روی کلیه فعالیتها، پروژهها و اقدامات اصلاحی در یک زمان خاص اجتناب گردد و منابع سازمان در راستای حل مشکلات حاد و عمده، صرف شود.
در این مرحله، یک برنامه زمانبندی مناسب بهمنظور مدیریت و کنترل بهتر راهکارها اعمال میگردد. هدف از انجام برنامهریزی اجرای راهکارهای پیشنهادی مشخص نمودن زمان اجرا، منابع مورد نیاز و برنامهریزی در جهت اجرای پروژهها (راهکارها) و پیشبینی نتایج میباشد.
در این مرحله، نتایج شناخت و تحلیل وضع موجود سازمان موردنظر تحت عنوان مسائل و مشکلات موجود و راهکارهای پیشنهادی برای رفع و کاهش آنها بهصورت مدون و بهگونهای جامع و دقیق تنظیم و ارائه میگردد تا بتوان چرخه عارضهیابی را دوباره به اجرا گذاشته و مسیر تعالی را پیمود.
جهت سنجش برتری سازمانها و پی بردن بهجایگاه فعلی و نسبی که در آن قرار گرفتهاند لازم است تا مسائل و مشکلات مبتلا به سازمان مشخص گردد تا بتوان موقعیت آنها را نسبت به یکدیگر مقایسه نمود. به این منظور نیاز به مدلها و ابزارهایی است که بهعنوان کمک کننده و تسریعدهنده این حرکت میباشند. در ادامه چند نمونه از آنها ارائه میشوند.
مدل EFQM، ابزاری اجرایی جهت کمک به سازمانها برای اطمینان از تحقق استقرار سیستم مدیریتی مناسب بهوسیله سنجش میزان قرار گرفتن در مسیر پایداری است و به سازمانها یاری رسانده تا بهوسیله آن فاصلهها را شناسایی، سپس راهحلها را با انگیزه بهتری تعیین کنند. در این مدل سازمان در حوزههای توانمندسازها و نتایج بررسی شده و براساس یک منطق مستدل مورد ارزیابی قرار میگیرد.
مدل BSC یک چارچوب مفهومی است که وظیفه آن ترجمه اهداف استراتژیک شرکت به مجموعهای از شاخصهای عملکردی است این شاخصها بهطور معمول از میان چهار وجه مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد انتخاب میشوند و سپس در چارچوب مسیری مشخص به آنها امتیازدهی میشود.
استفاده از مدل چرخه دمینگ برای تمام بخشهای سازمان کاربردی میباشد و به مدیران سازمان کمک میکند تا عارضهها را در همان لحظهای که ایجاد میشوند، پیدا کنند.
این مدل به مدیران نشان میدهد که برای تشخیص عارضهیابی به دنبال کدام قسمتها در سازمان باشند. البته مدل ویسبورد، بخشهای کلی را مشخص میکند و تعیین جزئیات بر عهده مدیران سازمان است. اجزای این مورد از مدلهای عارضهیابی سازمانی عبارتند از؛
مدل ششسیگما سه فاکتور اصلی دارد که عبارتاست از:
در این روش، عارضه یابی سازمانی فرآیند تعریف، سنجش، تحلیل، ارتقاء و کنترل را طی میکند. شهرت مدل شش سیگما به دلیل عملکرد دقیق و تغییرات بهینه با کمترین هزینه میباشد. این مدل به سازمانها کمک میکند تا ارزشهای فعلی سازمان را حفظ کرده و به موفقیتهای آینده دست یابند.
جیمز مککینزی مدیر عامل شرکت مشاوره مدیریت مک کینزی است که از مدل تشخیصی شرکتی بهعنوان یک چارچوب استفاده میشود. این مدل عارضهیابی سازمانی یکی از مشهورترین مدلهایی است که مک کینزی در حوزه مدیریت ارائه داده است که در آن ۷ مورد از مهمترین عوامل برای عارضهیابی کسب و کار معرفی میشود. این هفت مورد عبارتند از:
این مدلها مکمل یکدیگر بوده و مدیران با بررسی همه آنها میتوانند اطمینان پیدا کنند که تمام لایههای سازمان را عارضهیابی کردهاند.
تجربه فعالیت در صنایع مختلف اعم از سازمان های دولتی و خصوصی، تولیدی، خدماتی و یا پروژه محور و استفاده از مدل های مختلف علمی و عملیاتی در هر سازمان، توانایی حسیب را در حل مساله به طور فوق العاده افزایش داده است. به طوری که حل مسایل پیچیده و ارایه راهکارهای ساده، به جزیی از فرهنگ سازمانی حسیب تبدیل شده است.
حدود دو دهه فعالیت تخصصی و انجام بیش از 200 قرارداد با بخش های خصوصی و دولتی خارجی و داخلی ضمانت کیفیت خدمات ماست. هنر ما ارایه راه حل ساده برای مسایل پیچیده است. کسب و کار خودتان را ساده و شفاف کنید تا بتوانید بهتر مدیریت کنید.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تحقیقات مالی و اقتصادی حسیب می باشد.